چرا به اهدافتان نمی رسید؟
آیا اهدافتان مانع شما هستند؟! ۱ نوشتۀ Hilton Johnson
همۀ آن چیزهایی که دربارۀ هدفگذاری گفته می شود آنطورها هم که می گویند، حقیقت ندارد. در واقع، من معتقدم که ایدۀ تصمیم گیری بر اساس یک هدف بزرگ بلند مدت می تواند برای موفقیت، زیانبار باشد.
بگذارید بیشتر توضیح دهم.
در اوایل دهۀ 1970، به من یاد دادند که برای اینکه موفق شوم باید یک هدف بزرگ داشته باشم.... سپس آن را به صورت سالانه تبدیل کنم....
ماهانه....
هفتگی و اهداف روزانه....
و برای به اجرا درآمدنش باید نوشته شده و دارای محدودۀ زمانی باشد....
و سپس آن هدف را همراه داشته باشم تا بتوانم اغلب اوقات آن را ببینم
و به این طریق آن را به حافظۀ نیمه هشیارم بسپارم.
آشنا بنظر می آید، نه ؟
اما، افراد بسیار زیادی (مثل من) معمولاً در استفاده از این سیستم هدفگذاری خشک و انعطاف ناپذیر به مسائلی برمی خورند از جمله اینکه:
1- هدف مورد نظر خیلی بزرگ است، ما را از پا در می آورد و هیچ کاری انجام نمی شود.
2- اتفاقات بسیار زیادی از زمان حال تا زمان هدف مطلوب می تواند رخ دهد که باعث منحرف شدن و دلسرد شدن ما می شود.
3- ما نمی دانیم چگونه شروع کنیم و در نتیجه شروع نمی کنیم.
4- حمایت لازم را نداریم و در نتیجه نمی دانیم که چه کار انجام دهیم.
5- هدفی که برای خود در نظر گرفته ایم ما را به مسیرهایی می کشاند که برایشان برنامه ای نداشته ایم ... و در نتیجه سردرگم می شویم.
همۀ اینها در نهایت به بی تحرکی و مسامحه می انجامد.
شاید برایتان جالب باشد بدانید که قبل از اینکه دربارۀ هدفگذاری چیزی بیاموزم، بدون داشتن هیچ سیستم هدفگذاری در بیزینسم به موفقیت رسیده بودم. فقط هر روز بهترین کاری را که می توانستم انجام می دادم و موفقیت بطور خودکار نصیبم می شد.
حاضرم شرط ببندم که در طول تاریخ، صاحبان بیزینس و راهبران بزرگ بسیار زیادی بوده اند که بدون داشتن تصمیمی برای یک هدف بزرگ به موفقیتهای چشمگیری رسیده اند. آنها صرفاً شروع به کار کرده و همانطور که به کار ادامه می دادند فرصتها بطور خودکار خودشان را نشان می دادند.
Pierre Omidyer، بنیانگذار eBay، می گوید که شرکتش بطور تصادفی ایجاد شده است. او فقط می خواست یک داروساز Pez برای دوست دخترش بیابد و سپس کارها یکی پس از دیگری پیش آمد. حالا، eBay یک شرکت سه میلیارد دلاری است. این برای هدفگذاری، خیلی بزرگ است!
البته اشتباه برداشت نکنید، برای بعضی از افراد، تعیین اهداف بزرگ و پیگیری یک سیستم هدفگذاری انعطاف ناپذیر، ایدۀ بسیار خوبی است. اما برای اکثر افراد (مثل من) فقط تفکر و خیال پردازی دربارۀ آینده و برداشتن گامهای عملی ساده و فوری می تواند کاملاً مناسب باشد.
آنچه که من (و سایر افراد اهل کسب و کار) دریافته ایم که خوب جواب می دهد این است که رؤیاپردازی کرده و در ذهنمان برای آینده برنامه ریزی کنیم اما ...
روی هفتۀ بعد تمرکز کنید. همۀ توجهتان بر این باشد که فوراً کاری انجام دهید.
در نتورک مارکتینگ، این کار مثلاً می تواند فقط دو یا سه جلسۀ معرفی در یک هفته باشد. این کار را برای چند هفته انجام دهید و مسیر موفقیتان خودش را برایتان آشکار خواهد کرد.
ممکن است که نتیجۀ نهایی شما شبیه آنچه که برنامه ریزی کرده بودید نباشد، اما نتایج، مناسب شما بوده و کاملاً حقیقی اند. آنها می توانند بسیار بزرگتر از هر هدفی بشوند که تا بحال رؤیایش را داشته و تصمیم بر تعقیبش داشته اید.
برای موفقیت در نتورک مارکتینگ فقط نیاز دارید که بر کار هفتۀ بعد تمرکز کنید.
خوب، حالا قصد دارید برای هفتۀ بعد چه کار کنید؟