آموزش چهارم -رندی گیج
ثبات (Consistency)، استمرار و یکنواختی در کار
کلمه ثبات، به اندازه اصطلاحاتی چون «راز های بازاریابی شبکه ای» یا «بازاریابی اینترنتی» جذاب و معجزه آسا به نظر نمی رسد؛ ولی همین عامل است که شما را در نتورک ثروتمند می سازد.
در واقع اگر بخواهیم یک تفاوت میان «ثروتمندان» و «کارگران» در نتورک مارکتینگ ذکر کنیم، آن تفاوت نحوه برخورد با ویژگی ثبات است.
حالا اگر من از شما بپرسم، شما با اطمینان خواهید گفت که در این کار با ثباتید!
بیشتر افراد چنین گمان می کنند؛ ولی بیشتر آنها، در فعالیت های تجاریشان حتی به این ثبات نزدیک هم نیستند!
بگذارید نگاهی بیندازیم که شما در این تجارت چگونه عمل می کنید:
اگر درس های مرا مدتی دنبال کرده باشید، می دانید که من جداً اعتقاد دارم شما باید با این کار همچون یک واقعه بسیار بزرگ و مهم در زندگیتان برخورد کنید و آنگاه حداقل روزی دو یا سه نفر را برای کار در نظر بگیرید.
بعضی به من تعهد می دهند که این کار را 6 روز در هفته انجام دهند و بعضی نیز تعهد 5 روز در هفته می دهند. البته منظورم انجام دو یا سه مشاوره در روز نیست؛ بیشتر افراد کار را به صورت پاره وقت شروع می کنند و بین 10 تا 15 ساعت در هفته وقت می گذارند؛ این افراد حداکثر می توانند روزی همان 1 مشاوره را انجام دهند؛ منظورم از دو یا سه، تنها پیدا کردن افراد جدید در روز و کمی آمادگی دادن به آنهاست.
این کار می تواند به سادگی فرستادن یک E-mail برای دوستی باشد؛ یا دعوت کردن یک نفر برای تماشای فیلم؛ یا به سادگی این باشد که اجازه بدهید کسی بداند که شما تجارت خوبی دارید که می تواند برای او هم مناسب باشد و اگر بخواهد می تواند با شما تماس بگیرد تا بیشتر برایش توضیح دهید.
من اطمینان دارم زمانی که شما شروع به کار کردید و در ماه اول فعالیت تان، شما هر روز چنین می کردید؛ زیرا کار را روزی به حداقل یک نفر معرفی کرده اید. (مترجم: رندی گیج گذاشتن یک مشاوره در روز را در ماه اول آنقدر بدیهی می داند که چندان درباره اش صحبت نمی کند! ) اما هم اکنون چطور؟ امروز، دیروز یا در طول هفته گذشته چند نفر را به فهرست تان اضافه کرده وکنجکاوی اش را تحریک کرده اید؟ ثبات یعنی ثبات و استمرار در همه چیز!
در گروه من، هفته ای یک جلسه لیدرشیپ برگزار می شود. معمولاً لیدرهای جدید، دو هفته ی اول شنونده هستند تا این که جلسه را در دست می گیرند و لیدرهای قدیمیتر، ماهانه به این جلسه می آیند؛ اما جلسه ی من هر هفته برگزار می شود. لیدرهای موفق، وقتی صحبت ازجلسه هفتگی می شود، با ثباتند: آنها 52 جلسه در سال دارند؛ چون سال 52 هفته است.
همین اتفاق درباره مشاوره ها هم می افتد. مشاوره های شما در ماه اول روزانه یا یکروز در میان است؛ و سپس باید به صورت مستمر، هفته ای یکی، دو هفته یکی یا ماهی یکی (بسته به سیاست مجموعه تان) آنها را برگزار کنید. افراد جدید با هیجان منتظرند تا مشاوره هایشان شروع شود. سپس اینرسی و رخوت کار خودش را شروع می کند و کم کم تعداد کم می شود؛ هفته اول هر روز، هفته بعد یکی و هفته بعد … هیچ! آنها هیجان زده اند؛ اما بی ثباتند.
همین اتفاق درباره جلسات آموزشی می افتد؛ آنها قدرتمند آغاز می کنند؛ اما پس از کمی، انواع عذرها را می آورند که نمی توانند در آن زمان در جلسه آموزشی شرکت کنند! در ابندای کار، هیچ عذری وجود ندارد؛ اما هم اکنون آنها ثبات و استمرار (consistency) را از دست می دهند و از آن صرف نظر می کنند و کارهایی مثل کوتاه کردن چمن حیات، کمک کردن به یک دوست در اسباب کشی، آمدن پدر و مادر همسر به شهر، بارش باران و … همگی عذرهای مناسب و پذیرفتنی به نظر می رسند تا آنها تجارتشان را به سادگی نادیده بگیرند! خوب. شما دارید چه می کنید؟ صادق باشید و به خودتان نمره بدهید که واقعاً در این کار چه قدر با ثباتید؟